خدایا! دلتنگ شده ام به اندازه ی آسمانت! دیروز آرزو داشتم می توانستم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد ، اما امروز فهمیدم اتفاق هم که بیفتد ، باز من زندگی خواهم کرد چون تو می خواهی !

نیا باران ،زمین جای قشنگی نیست. من از جنس زمینم خوب میدانم که اینجا جمعه بازار است ، و دیدم عشق را در بسته های زرد و کوچک نسیه می دادند ، در اینجا قدر نشناسند مردم، شعر حافظ را به فال کولیان اندازه می گیرند، زمان سرد است است و بی احساس، طراوت دور . چرا بیهوده میایی ، نیا باران ، زمین جای قشنگی نیست.

یه روز با پای خودت برمیگردی!

تمام چیزی که از زندگی باید آموخت ، تنها یک کلمه است " میگذرد" ولی دق میدهد تا بگذرد.

تلخی عمر بشر حاصل بی تجربگی اوست. شاید باهم بودن سخت تکرار شود اما به یاد هم بودن را هر لحظه میتوان تکرار کرد.

آرام تر سکوت کن ..... صدای بی تفاوتی هایت آزارم می دهد ...... گفتی دهانم بوی شیر می دهد ، رفتی ! حالا بوی سیگار ، بوی مشروب ، بوی "دروغ" هم می دهد ... برگرد

در زندگی برای هر آدمی از یک روز از یک جا از یک نفر به بعد .... دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست ، نه روز ها نه رنگ ها نه خیابان ها ، همه چیز می شود دلتنگی ....

کلی باهات حرف داشتم. میخواستم یه عالمه باهات درددل کنم. وقتی زنگ زدی خوشحال بودم از بودنت ، ولی وقتی حرفاتو شنیدم لال شدم همه حرفامو قورت دادم.

24 فروردین ماه سال 90 شد یه روز خیلی مهم. خیلی شوکه شدم وقتی شنیدم. مبارکتون باشه.

يه وقتا آدم از نزديكترين كسانش بيشتر از همه دلش ميگيره

دهه ی شصتی ها نسلی از  نسل های این زمانه هستند که از اسمشان پیداست که روزگار کدام انگشتش را به آنها نشان داده

مرگ

همیشه به دریا زدن نیست

نهنگ ها برای خودکشی

به ساحل می روند .

"دل کندن" فرزند ناخواسته "دل بستن" است

و عقل پدربزرگی است سالخورده و مغموم  ؛ پدر "دل" ؛ این فرزند نامشروع .

به راستی چه سخت است خندان نگهداشتن لبها

در زمان گریستن قلبها

وتظاهر به خوشحالی در اوج غمگینی

و چه دشوار و طاقت فرساست

گذراندن روزهای تنهایی

درحالیکه تظاهر میکنی هیچ چیز

برایت اهمیت ندارد

اما چه شیرین است در خاموشی و خلوت

به حال خود گریستن

نوروز مبارک

فرا رسیدن نوروز باستانی ، یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم بر همه ایرانیان پاک پندار ، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد.

حالا دیگر

نه از حادثه خبری هست

و نه از اعجاز آن چشم های آشنا

از دلتنگی ها هم که بگذریم...

تنهایی

تنها اتفاق این روزهای من است....


منتظرت...

هزار سال است

در اتاقم را نیمه باز گذاشته ام

مبادا بیایی

من از انتظار مرده باشم

و تو پشت در بمانی ....

در هوای دوگانگی ، تازگی چهره ها پژمرد. بیایید از سایه روشن برویم.

گاهی چقدر نبودن خوب است ...

تقصیر من نبود ، من به کمک باد و رازداری قاصدک اعتماد کرده بودم.